hala bemanad
یکشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1385 ساعت 03:56 ب.ظ
salam.ghashange vali age manzooret shere zire همه شب فکرم اینست و شبها سخنم/که چرا غافل از احوال خویشتنم/از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟/به کجا میروم آخر؟ننمایی وطنم!!! bayad begam ke khodamam nemidoonam vali تو شاهد باش / مراقب باش/تحمل کن سر ـ ناسازگاری فلک/این چرخ ـ گردون را/و به جان و دل تو عاشق باش/رفیقان را مراقب باش/مراقب باش که به یک آنی /دل ـموری دهد جانی/که در آخر تو می مانی و مشتی خاک/که گر نامت نکو باشد /تو را باکی نباشد از هجوم ـ باد ـ هرزه ـگرد ـتشنه ی یغما
آره فکر نمی کنم کسی بدوونه که دقیقا چرا؟؟؟!!!... اما هر کسی هم برای خودش یه چرایی داره... «« همه شب فکر من اینست و همه دم سخنم ... که چرا غافل از احوال دل خویشتنم ...»» بازم متشکریم... اینم بماند...
سلام حسن عزیز ممنون از حضورت. بیت قشنگی نوشتی میدونی حسن جون تازه فهمیدم عشق آدمیزاد با ندیدن کم نمیشه بلکه بیشتر هم می شه منظورم رو می فهمی که؟ موفق باشی دوستارت
سلام قربوونت .... آره پس شما هم به این بیت رسیدین که میگه : «« سفر کردم که از یادم بری دیدم نمیشه.... ....مگه عشق یه عاشق با ندیدن کم نمیشه »» منظورت برام واضحه... عشق یادت نره...
بگذار تا بگویند هر فحش کینه توزان از ناسزای ایشان شد صبر ما فروزان بگذار تا بکوبند با گرز دین سرم را هرگز نشد دلم سرد بل شد قوی ازیشان دانم که عاقبت چیست یا مرگ یا ظفر را حاشا که دل به این ره هرگز نشد پشیمان
ممنوون ... جایی برای صحبت نمیذاره....
همکلاسی
سهشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1385 ساعت 11:15 ب.ظ
این یک سوال ازلی و ابدی است از جانب همه انسانها و من . اینکه نقاش ازل هر کدام از ما را به کدام یگانه علت افریده فکر می کنم بزرگترین مجهول عالم است . معادله اش را بنویس و برایم حلش کن .
همکلاسی
یکشنبه 14 خردادماه سال 1385 ساعت 08:10 ب.ظ
راستی می دونستی این شعر هم از خیامه : روزها فکر من ............ زکجا امده ام ............. من که تازه فهمیدم . گفتم شما هم اگه نمی دویند بدونید .
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
salam.ghashange vali age manzooret shere zire
همه شب فکرم اینست و شبها سخنم/که چرا غافل از احوال خویشتنم/از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود؟/به کجا میروم آخر؟ننمایی وطنم!!!
bayad begam ke khodamam nemidoonam vali
تو شاهد باش / مراقب باش/تحمل کن سر ـ ناسازگاری فلک/این چرخ ـ گردون را/و به جان و دل تو عاشق باش/رفیقان را مراقب باش/مراقب باش که به یک آنی /دل ـموری دهد جانی/که در آخر تو می مانی و مشتی خاک/که گر نامت نکو باشد /تو را باکی نباشد از هجوم ـ باد ـ هرزه ـگرد ـتشنه ی یغما
آره فکر نمی کنم کسی بدوونه که دقیقا چرا؟؟؟!!!...
اما هر کسی هم برای خودش یه چرایی داره...
«« همه شب فکر من اینست و همه دم سخنم ...
که چرا غافل از احوال دل خویشتنم ...»»
بازم متشکریم...
اینم بماند...
سلام حسن عزیز
ممنون از حضورت.
بیت قشنگی نوشتی
میدونی حسن جون تازه فهمیدم عشق آدمیزاد با ندیدن کم نمیشه بلکه بیشتر هم می شه
منظورم رو می فهمی که؟
موفق باشی
دوستارت
سلام قربوونت ....
آره پس شما هم به این بیت رسیدین که میگه :
«« سفر کردم که از یادم بری دیدم نمیشه....
....مگه عشق یه عاشق با ندیدن کم نمیشه »»
منظورت برام واضحه...
عشق یادت نره...
بگذار تا بگویند
هر فحش کینه توزان
از ناسزای ایشان
شد صبر ما فروزان
بگذار تا بکوبند
با گرز دین سرم را
هرگز نشد دلم سرد
بل شد قوی ازیشان
دانم که عاقبت چیست
یا مرگ یا ظفر را
حاشا که دل به این ره
هرگز نشد پشیمان
ممنوون ...
جایی برای صحبت نمیذاره....
این یک سوال ازلی و ابدی است از جانب همه انسانها و من . اینکه نقاش ازل هر کدام از ما را به کدام یگانه علت افریده فکر می کنم بزرگترین مجهول عالم است .
معادله اش را بنویس و برایم حلش کن .
راستی می دونستی این شعر هم از خیامه :
روزها فکر من ............
زکجا امده ام .............
من که تازه فهمیدم . گفتم شما هم اگه نمی دویند بدونید .