ستارگان ریاضی ۸۳

هدف ما ایجاد یک منبع سرشار ریاضی است، ادامه فعالیت های ما در سایت ریاضیات ایران با آدرس www.irmath.com پیگیری می شود منتظرتان هستیم

ستارگان ریاضی ۸۳

هدف ما ایجاد یک منبع سرشار ریاضی است، ادامه فعالیت های ما در سایت ریاضیات ایران با آدرس www.irmath.com پیگیری می شود منتظرتان هستیم

۱۳. قضیه ۴

 

قضیه ۴: اگر p و q وr سه گزاره باشند آنگاه :

الف  : p q     q p

ب  : 

برهان :  قسمت الف به راحتی اثبات می شود. اما اثبات قسمت ب :

( r

)

p

r

( q

p )

T

F

T

F

T

F

T

F

F

T

T

F

F

T

T

F

T

T

F

F

T

T

F

F

T

F

F

T

F

T

T

F 

T

T

T

T

F

F

F

F

T

T

T

T

T

T

T

T

T

F

T

F

T

F

T

F

T

F

F

T

F

T

T

F 

T

T

F

F

T

T

F

F

F

F

T

T

T

T

F

F

T

T

T

T

F

F

F

F 

 جدول ۲۳ 

 

  - ۱۳ -


 صفحه های قبل :  « ۱۲ » ،  « ۱۱ » ، « ۱۰ » ،  « ۹ » ، « ۸ » ، « ۷ » ،  « ۶ » ،  « ۵ » ،  « ۴ » ،  « ۳ » ،  « ۲ » ،  « ۱ » 

۱۹. برهان های درستی ۱. برهان مستقیم

 

برهان های درستی

۱. برهان مستقیم « Direct Proof »

۲. برهان غیرمستقیم « برهان خلف Reductio ad absurdum  »

۳. استقرای ریاضی « Mathematical induction »

۱. برهان مستقیم « Direct Proof »

در این نوع برهان ، گزاره ای به نام نتیجه، از ترکیب عطفی گزاره های مفروضات بدست می آید. مرسوم است که مفروضات و نتیجه را در سمت جپ زیر هم می نویسند و با یک خط نتیجه را از مفروضات جدا می کنند. برای راحتی هر سطر را شماره گذاری کرده و در هر مرحله، نام قانونی را که از آن استفاده شده و شماره سطرهایی را که در قانون استفاده شده اند ، در سمت راست گزاره می نویسند.

قانون هایی که استفاده می شوند بایستی قبلا ً درستی آنها اثبات شده باشد و ابهامی در درستی آن نباشد.

 مثال ۳: حکم زیر را با برهان مستقیم ثابت کنید.

عددی بر ۲ بخش پذیر است اگر و تنها اگر رقم یکان آن زوج باشد. عددی بر ۳ بخش پذیر است اگر و تنها اگر مجموع ارقام  آن بر ۳  بخش پذیر باشد. عددی بر ۶ بخش پذیر است که بر ۲ و ۳ بخش پذیر باشد. عدد بر ۶ بخش پذیر نیست و رقم یکان آن زوج است. بنابراین عدد بر ۳ بخش پذیر نیست .

حل: ابتدا حکم بالا را به صورت گزاره ای می نویسیم . اگر گزاره های  

d : عدد بر ۲ بخش پذیر است

z : رقم یکان عدد زوج است

c :  : عدد بر ۳ بخش پذیر است

m : مجموع ارقام عدد بر ۳ بخش پذیر است.

s :  : عدد بر ۶ بخش پذیر است

را در نظر بگیریم، آنگاه داریم :

    1.  عددی بر ۲ بخش پذیر است اگر و تنها اگر رقم یکان آن زوج باشد :    
    2. عددی بر ۳ بخش پذیر است اگر و تنها اگر مجموع ارقام  آن بر ۳  بخش پذیر باشد : 
    3. عددی بر ۶ بخش پذیر است که بر ۲ و ۳ بخش پذیر باشد : 
    4.  عدد بر ۶ بخش پذیر نیست و رقم یکان آن زوج است : 

-----------------------------------------------------------------------

نتیجه عدد بر ۳ بخش پذیر نیست .           c~

۱. 

۲.

۳.

۴.    c~

۵.                                                  ۱ و اختصار

۶.                                                  ۱ و اختصار

۷.                                                ۲ و اختصار

۸.                                               ۲ و اختصار

۹.        ۶ و ۸  قیاس ذوالوجهین موجب

۱۰.                                      ۹ و ۳ تعدی

۱۱. s ~                                                 و ۴و  اختصار

۱۲. z                                                   و ۴و  اختصار

۱۳. ( )                              ۱۰و۱۱ - قیاس دفع

۱۴.                                   ۱۳ و دمورگان

۱۵. m~                                   و ۱۴و۱۲ - رفع مؤلفه

۱۶.                            ۷- عکس نقیض

۱۷. c~                                و۱۵و۱۶ قیاس استثنایی

 که به این ترتیب به نتیجه مطلوب رسیدیم.

  - ۱۹ -


 صفحه های قبل : « ۱۸ » ،  « ۱۷ » ،   « ۱۶ »  ،  « ۱۵ »  ، « ۱۴ » ، « ۱۳ » ،  « ۱۲ » ،  « ۱۱ » ، « ۱۰ » ،  « ۹ » ، « ۸ » ، « ۷ » ،  « ۶ » ،  « ۵ » ،  « ۴ » ،  « ۳ » ،  « ۲ »  ،  « ۱ »

۱۸. سور وجودی و نقیض سور ها

 

۲. سور وجودی« Existential quantifier »  : در ریاضیات سور وجودی در یک عالم سخن ، جهت نشان دادن ِ صحت گزاره ای برای بعضی از عناصر عالم سخن به کار می رود و در فارسی جای « بعضی از » یا « وجود دارد » را می گیرد. مثلا ْ اگر گزاره ی پیشین را به گزاره ی «  بعضی از خودرو های ساخت ایران ، بنزین سوز هستند » تغییر دهیم، به این معناست که «  حداقل یک  خودرو ساخت ایران وجود دارد که بنزین سوز است » . این گونه جمله ها با سور وجودی بیان می شوند. در ریاضیات سور وجودی را با نماد « » نشان می دهند. پس با استفاده از سور وجودی ، گزاره به صورت « » نوشته می شود.

 

قاعده ی نقیض سورها :

نقیض گزاره ی «  تمام ِ خودرو های ساخت ایران ، بنزین سوز هستند » چیست؟ بله نقیض آن به صورت «  حداقل یک  خودرو ساخت ایران وجود دارد که بنزین سوز نیست » می باشد.

نقیض گزاره ی «  بعضی از خودرو های ساخت ایران ، بنزین سوز هستند » چیست؟ بله نقیض آن به صورت «  تمام خودروهای ساخت ایران، بنزین سوز نیستند » می باشد.

در حالت کلی اگر « » یک گزاره نما درباره ی متغیر x باشد، بنا بر تعریف داریم :

 

و

 

 قاعده ی نقیض سورها را می توان از تعمیم قانون دمورگان  بدست آورد. اگر فرض کنیم عالم سخن تنها شامل عناصر باشد، و « » گزاره ای درباره ی متغیر x باشد، آنگاه « » یعنی درست باشد . اگر از این گزاره طبق قانون دمورگان ، نقیض بگیریم داریم :

 

که در گزاره ی اخیر ، کافی است یکی از ها درست باشد که این یعنی xی موجود باشد که ~ درست باشد، یا  .

به همین نحو می توان نشان داد که

.

  - ۱۸ -


 صفحه های قبل :  « ۱۷ »  ، « ۱۶ »  ،  « ۱۵ »  ، « ۱۴ » ، « ۱۳ » ،  « ۱۲ » ،  « ۱۱ » ، « ۱۰ » ،  « ۹ » ، « ۸ » ، « ۷ » ،  « ۶ » ،  « ۵ » ،  « ۴ » ،  « ۳ » ،  « ۲ »  ،  « ۱ »

۱۷. سورها و قواعد آن

 

سورها و قواعد آن

تعاریف :

به گزاره ی « تمام اعداد اول ، فرد هستند » دقت کنید. در این گزاره ، بحث در مورد اعداد اول است و از اعداد اول سخن گفته می شود. یا در گزاره ی « اعداد حقیقی، یا مثبت اند، یا منفی، یا صفر » عالم سخن اعداد حقیقی است. پس عالم سخن یا دامنه سخن به صورت زیر تعریف می شود‌ :

 « عالم سخن Universe of discourse : مجموعه تمام عناصر مورد بحث در یک موضوع مشخص »

به هریک از اعضای عالم سخن یک اسم خاص گفته می شود .

به عبارت « x عدد حقیقی است » دقت کنید. در این جا x نمادی است که برای نشان دادن عدد حقیقی استفاده شده است. یا در عبارت « اگر x عدد حقیقی باشد،آنگاه x یا فرد است یا زوج » x برای نشان دادن عدد حقیقی بکار می رود. به چنین نمادها یا عباراتی که برای نشان دادن اسم خاص بکار می روند ، اسم نما گفته می شود. اسم نماها در عبارات به طور یکنواخت به اسم خاص تبدیل می شوند، مثلا ً در عبارت  « اگر x عدد حقیقی باشد،آنگاه x یا فرد است یا زوج » با قرار دادن عدد حقیقی ۲ (اسم خاص ) به عبارت ِ « اگر۲عدد حقیقی باشد،آنگاه ۲ یا فرد است یا زوج » می رسیم . دقت کنید در یک عبارت، در آن واحد ، نمی توان به جای یک اسم نمای معین ، بیش از یک اسم خاص قرار داد. منظور از تبدیل یکنواخت، همین است.

از آن جا که اسم نما می تواند بین عناصر دامنه ی سخن تغییر کند (هر عضوی از دامنه ی سخن را شامل شود)، به متغیر نیز تعبیر می شود.

گزاره نما : عبارتی شامل یک یا چند متغیر که با جایگزاری یکنواخت متغیرها به اسم خاص ، به گزاره ( درست یا نادرست ) تبدیل می شود.

سور ها « quantifier »  : برای خلاصه نویسی و به عبارتی ریاضی نویسی ِ جملات ، از سور ها کمک گرفته می شود. سورها دو نوع اند:

  ۱.   سور عمومی  « Universal quantifier » : سور عمومی در یک عالم سخن، جهت نشان دادن صحت گزاره ای برای تمام عناصر عالم سخن بکار می رود.  در فارسی جای « برای تمام ِ »  یا « برای هر »  را می گیرد. مثلا ً در گزاره ی «  تمام ِ خودرو های ساخت ایران ، بنزین سوز هستند »  دامنه ی سخن « خودروهای ساخت ایران » است. اگر x را « خودرو ساخت ایران » در نظر بگیریم ، گزاره بالا به گزاره ی « برای تمام xها ، x بنزین سوز است » تبدیل می شود.

در ریاضیات سورعمومی را با نماد «  » نشان می دهند. اگر گزاره ی « x بنزین سوز است » را با « » نشان دهیم، با استفاده از سورعمومی، گزاره ی بالا به صورت خلاصه ی « » می باشد.

  - ۱۷ -


 صفحه های قبل : « ۱۶ »  ،   « ۱۵ »  ، « ۱۴ » ، « ۱۳ » ،  « ۱۲ » ،  « ۱۱ » ، « ۱۰ » ،  « ۹ » ، « ۸ » ، « ۷ » ،  « ۶ » ،  « ۵ » ،  « ۴ » ،  « ۳ » ،  « ۲ »  ،  « ۱ »

۱۰. شرط های کافی برای انتگرال پذیری ریمان اشتیل یس

شرط های کافی برای انتگرال پذیری ریمان-اشتیل یس

 

در بسیاری از قضیه های پیشین ، با باور به وجود انتگرال ها ، ویژگی های آن ها را بررسی کردیم. اکنون این پرسش پیش می آید که انتگرال ریمان-اشتیل یس در چه مواردی وجود خواهد داشت. در ادامه دو شرط کافی و مفید برای انتگرال پذیری بیان خواهد شد.

قضیه ۲-۱۶ : اگر یکی از توابع f و  a  بر  پیوسته و دیگری بر این بازه با تغییرات کراندار باشد، آنگاه f نسبت به a  و a   نسبت به f بر  دارای انتگرال ریمان-اشتیل یس خواهند بود.

برهان : ابتدا فرض کنیم که f بر  پیوسته و   a  بر این بازه با تغییرات کراندار باشد. از آن جا که هر تابع با تغییرات کراندار را می توان به صورت تفاضل دو تابع صعودی نوشت ، قضیه را تنها برای حالتی که a  بر این بازه صعودی باشد ، ثابت می کنیم.

اگر در این صورت a  بر  تابع ثابت است. پس   و حکم برقرار است. اما اگر   . پیوستگی f بر ، پیوستگی یکنواخت آن را بر این بازه در بر دارد. پس اگر e>0 داده شده باشد ، ی هست که

 

 که . افراز   از  را طوری انتخاب می کنیم که  . اگر   افرازی ظریفتر از  باشد ، داریم و بنابراین برای هر  خواهیم داشت

 

. چون  a  صعودی است پس  و داریم

 

حال با جمعبندی روی k خواهیم داشت

 

این رابطه نشان می دهد که شرط ریمان برای تابع  f نسبت به a بر  برقرار است. یعنی بر  . و بنابر قضیه انتگرال گیری جزء به جزء  . این نتیجه مطلوب است وحکم برقرار است. ÿ   

 


تمامی مطالب قبلی فصل ۲