تعریف ۱: تابع a را بر یک تابع پله ای در نقطه ی نامیم اگر به صورت زیر باشد
یعنی تابع a در نقاط غیر ازc تابع ثابت باشد.
تذکر : اگر a در c پله ای باشد ،
و
مثال1 : تابع زیر دریک تابع پله ای است .
قضیه 2-7: اگر a در نقطه c بر پله ای و f تابعی بر باشد که f و a هر دو از یک طرف در c ناپیوسته نباشند، آنگاه بر و
برهان : فرض کنیمافرازی از شاملباشد . در این صورت
بنابراین اگر a در c پیوسته باشد آنگاه برای افراز P ، داریم
و لذا
اگر a در نا پیوسته باشد
بنابراین
حال اگر f درc پیوسته باشد وe<0 داده شده باشد، آنگاه d<0 هست که
که
در این حالت اگر افراز را چنان بگیریم که و و به ازای هرخواهیم داشت
(1)
یعنی در صورتی که f درc پیوسته و a در c پله ای باشد ، انتگرال فوق وجود دارد. اما اگر f در c ، از راست پیوسته و a در c از چپ پیوسته باشد ، یعنی
اگر e<0 داده شده باشد، d<0 هست که
در این حالت کافی است را افرازی بگیریم که و بنابراین
که با جایگزینی این مقدار در نامساوی (1) روابط همچنان درستی خواهیم داشت. یعنی اگرf در c ، از راست وa درc از چپ پیوسته باشد ، انتگرال بالا موجود و قضیه برقرار خواهد بود. و سر انجام در حالتی که f در c ، از چپ وa در c از راست پیوسته باشد ، یعنی
اگر e<0 داده شده باشد ، d<0 هست که
توجه : مثال و قضیه بالا نشان می دهند که شرط پیوستگی برای انتگرال پذیری ، شرط لازم نیست. یعنی توابعی موجودند که ناپیوسته و انتگرال پذیرند.
در ادامه شکل کلی تابع پله ای را تعریف کرده و چگونگی تحویل انتگرال ریمان-اشتیل یس را به مجموع متناهی و بر عکس را در دو قضیه مجزا بیان می کنیم.
تعریف2: ( تعمیم تابع پله ای ) تابع a با دامنه ی را یک تابع پله ای گوییم در صورتی که افرازی از مانند
وجود داشته باشد به گونه ای که a بر هر زیر بازه ی باز ِ که دارای مقدار ثابت باشد.
تعریف 3: به ازای k=1 ، جهش در نقطه ی
را برابر با تفاضل و برای k= n ، جهش در نقطه ی را برابر با تفاضل و در دیگر xk ها( یعنی ) برابر با تفاضل تعریف می شود.قضیه 2-8: فرض کنیم a بر تابع پله ای با نقاط افراز ِ باشد و در نقطه ی xk ، دارای جهش باشد وf نیز بر طوری تعریف شده باشد که f و a در هر xk هر دو همزمان از چپ یا از راست ناپیوسته نباشند. در این صورت وجود دارد و داریم
برهان : طبق خواص انتگرال می توان نوشت
حال قضیه 7-2 را برای هر یک از انتگرال های طرف راست ِ تساوی بالا بکار می بریم . خواهیم داشت
پس برهان تمام است.
قضیه 2-9: هر مجموع متناهی را می توان به صورت انتگرال ریمان-اشتیل یس در آورد.
برهان: فرض کنیم یک مجموع متناهی باشد. تابع f را بر بازه ی به صورت و اگر و آنگاه
تعریف می کنیم. در این صورت با در نظر گرفتن بر این بازه خواهیم داشت
که ، جهش تابع a در نقطه xk است . چون این جهش برای تابع جزء صحیح برابر 1 واحد است و تابعf در نقاط xk از راست و تابع جزء صحیح از چپ ناپیوسته اند ، طبق قضیه پیشین داریم
این پایان برهان است.
به این ترتیب به پایان این جلسه می رسیم.
برای دسترسی ساده تر به مطالب ، آن ها را در صفحات با حجم کم عرضه می کنیم.
در این جلسه خواهیم دید که انتگرال ریمان ، حالت خاصی از انتگرال ریمان-اشتیل یس است
قضیه 2-6: فرض کنیم بر بازه ی و همچنین بر این بازه پبوسته باشد. انتگرال ریمان وجود دارد و داریم
برهان : فرض کنیم اگر P افرازی از باشد ، مجموع ریمان زیر را تشکیل می دهیم
با همان افراز P و همان انتخاب از ها ، مجموع ریمان-اشتیل یس f نسبت به a را تشکیل می دهیم
با استفاده از قضیه مقدار میانگین برای هر ؛ وجود دارد که .
بنابراین
از آنجا که f کراندار است، پس M>0 هست که برای هرx از بازه ی داشته باشیم . پیوستگی بر بازه ی ، پیوستگی ِ یکنواخت آن را نتیجه می دهد. پس اگر داده شده باشد ، ی هست که فقط به بستگی دارد و
(1)
می توان افرازرا از طوری اختیار کرد که . در این صورت برای هر افراز P ظریفتر از آن داریم
بنابراین برای افراز ِ P، طبق روابط (1) و (2) داریم
و از آن جا که بر ، پس افرازی مانند هست که به ازای هر افراز ِ P ظریفتر از آن
اگر افراز را بر اختیار کنیم ، به ازای هر افرازP که ظریفتر از آن باشد ، تمامی روابط بالا برقرار خواهند بود . طبق نامساوی مثلث داریم
و این پایان خوش برهان خواهد بود.
انتگرال ریمان-اشتیل یس
چشم انداز : در این جلسه دو قضیه را اثبات خواهیم کرد که نخستین آن به انتگرال گیری به روش جزء به جزء شهرت دارد و دیگری تغییر متغیر در انتگرال ریمان-اشتیل یس را بیان می کند.
ابتدا با توجه به بحث جلسه قبل ، تعریف زیر را ارائه می دهیم.
تعریف : اگر
و همچنین
قضیه ۴-۲: (انتگرال گیری به روش جزء به جزء) اگر بر بازه ی ، آنگاه بر و داریم
برهان: فرض کنیم e>0 داده شده باشد، از آن جا که وجود دارد لذا افرازی مانند موجود است که به ازای هر افراز ظریفتر از آن مانند 'P ، داریم
(*)
مجموع ریمان-اشتیل یس را برای تابع a نسبت به f بر بازه ی برای هر افراز دلخواه P، ظریفتر ازتشکیل می دهیم
(1)
قرار می دهیم
داریم
(2)
در این صورت از تفاضل روابط (1) و (2) دایم
اگر را افرازی از بگیریم که شامل تمام xk ها وtk ها باشد ، طرف راست تساوی فوق را می توان به صورت یک حاصل جمع به شکل ، نوشت. یعنی
در این صورت ، از P ظریفتر است و لذا از نیز ظریفتر خواهد بود. بنابراین نامساوی (*) برقرار خواهد بود و داریم
یعنی
باجایگزینی مقدار A داریم
به این ترتیب به پایان برهان می رسیم.ð
قضیه ۵-۲ :( تغییر متغیر در انتگرال ریمان-اشتیل یس )
فرض کنیم بر و g تابعی پیوسته و یکنوای اکید باشد که بر بازه ی I با نقاط انتهایی ِ c و d تعریف شده باشد و داشته باشیم و . فرض کنیم h و b توابعی مرکب با ضوابط زیر باشند
و
در این صورت بر بازه ی I و داریم
برهان: فرض کنیم g بر بازه ی I اکیداً صعودی و پیوسته باشد. پس یک به یک است . بنابراین
و تابع g-1 نیز بر بازه ی اکیداً صعودی و پیوسته است. با این شرایط ، متناظر با هر افراز از [ c.d] ، یک و تنها یک افراز ِ از [a,b] وجود دارد که
به عبارت دیگر می توان نوشت
همچنین متناظر با هر تظریف ِ P ، یک تظریف وجود دارد و بر عکس. حال فرض کنیم e>0 داده شده باشد. چون بنابراین افراز از وجود دارد که به ازای هر افراز ظریفتر از آن ، مثل داریم
متناظر با ، افراز را بر [ c,d ] داریم. فرض کنیم افرازی بر [c,d] باشد که از ظریفتر باشد. مجموع ریمان-اشتیل یس را برای تابع h نسبت به b بر بازه ی [c,d] به ازای و تشکیل می دهیم
حال اگر قرار دهیم
و
به افراز ِ از می رسبم که ظریفتر از است. با توجه به تعاریف h وb داریم
که
به این ترتیب به پایان برهان می رسیم.ð
تا جلسه بعد....
قضیه ۱-۲: اگر و بر بازه ی بسته [a,b] آنگاه به ازای هر دو عدد حقیقی و متناهی c و d داریم بر بازه ی بسته [a,b] و
برهان : فرض کنیم h = cf + dg . به ازای یک افراز مفروض از بازه ی بسته [a,b] مانند P می توان نوشت
اکنون اگر e>0 داده شده باشد، را طوری انتخاب می کنیم که برای هر افراز P که نا مساوی ِرا ایجاب کند. همچنینرا طوری انتخاب می کنیم که برای هر افراز P که نامساوی بر قرار باشد . اگر، به ازای هر افراز ِ ظریفتر از مانند P داریم
از آنجا که c و d اعداد حقیقی متناهی اند و روابط فوق به ازای هر e>0 برقرار اند ، لذاو
و این پایان برهان است.ð
مشابه قضیه فوق (قضیه ۱-۲) که برای ترکیب خطی دو تابع انتگرالده روی یک انتگرالگیر و بازه ی بسته مشترک بیان شد، می توان برای ترکیب خطی دو تابع انتگرالگیر با انتگرالده و بازه ی بسته مشترک بیان و اثبات کرد. ما این قضیه را بیان کرده و از ذکر اثبات آن خودداری می کنیم .
قضیه 2-2: هرگاه وبر بازه ی [a,b]، آنگاه به ازای هر دو عدد حقیقی متناهی ِ c و d داریم
بر بازه ی [a,b] و .
قضیه زیر به این مطلب اشاره دارد که اگر تابع f بر بازه ای بسته نسبت به a دارای انتگرال ریمان-اشتیل یس باشد، برهر زیر بازه ی بسته ی آن نیز دارای انتگرال ریمان-اشتیل یس است.
قضیه ۳-۲ : فرض کنیم ، اگر دو انتگرال از سه انتگرال زیر موجود باشند، آنگاه انتگرال سوم نیز موجود خواهد بود و
برهان : فرض کنیم بر بازه های و و e>0 داده شده باشد . افراز ، از موجود است به طوری که به ازای هر افراز ظریفتر از آن ، مانند P1 داریم
و همچنین افرازی مانند از موجود است به طوری که به ازای هر افراز ظریفتر از آن ، مانند P2 داریم
اکنون افرازی از[a,b] خواهد بود . اگرP افرازی از[a,b] به طوری که از ظریفتر باشد، افرازهای
و
به ترتیب از افرازهای و ظریفتر خواهند بود. داریم
از طرفی
پس بنابر تعریف بر [a,b] و . به این ترتیب برهان این قضیه نیز کامل می شود. ð
انتگرال ریمان-اشتیل یس
چشم انداز: ابتدا انتگرال ریمان-اشتیل یس را تعریف کرده ، سپس با ذکر چند مثال مطلب را روشن می کنیم. پس از آن رابطه ی بین دو تابع انتگرال پذیر f و g بر یک بازه ی بسته مشترک و مجموع آن ها را بررسی کرده و سرانجام خواهیم دید که اگر تابعی بر بازه ی بسته ای دارای انتگرال ریمان-اشتیل یس باشد ، بر هر زیر بازه ی بسته ی آن نیز دارای انتگرال ریمان-اشتیل خواهد بود. پس....
تعریف۱۰-۲: اگر f و a روی بازه ی تعریف شده و کراندار باشند و افرازی از آن بازه باشد،
در این صورت برای هر مجموع ریمان-اشتیل یس تابع f نسبت به a را بر بازه ی به صورت زیر تعریف می کنیم:
تعریف2-2: گوییم تابع f نسبت به a بر بازه ی دارای انتگرال ریمان-اشتیل یس است و می نویسیم بر بازه ی هرگاه عددی مانند A موجود باشد به طوری که برای هر e<0 ، افرازی مانند موجود باشد که برای هر افراز ِ P که ظریفتر ازباشد، داشته باشیم
چنین Aیی در صورت وجود یکتاست و با نماد نشان می دهیم. f را تابع انتگرالده و a را تابع انتگرال گیر می نامند.
مثال۱-۲: فرض کنید و تابع f بر بازه ی به صورت زیر تعریف شده باشد
در این صورت با فرض A=1 و اگر انتخاب شود داریم
همچنین در این حالت اگر P افرازی ظریفتر از با شرط باشد خواهیم داشت
بنابراین
و بعلاوه اگرباشد داریم
یعنی
پس . یعنی f نسبت به a بر بازه ی [0,1] دارای انتگرال ریمان-اشتیل یس خواهد بود و.
مثال 2-2 : اگر و بر بازه ی باشند. فرض کنیم، در این صورت برای هر افراز افراز را می سازیم .( افرازP ظریفتر ازاست). اگر فرض کنیم داریم
لذا برای هر عدد حقیقی A نمی توان دو رابطه ی و را داشت زیرا در این صورت
یعنی 2<1 که تناقض آشکاریست. پس افراز P ظریفتر از هست که
پس بر بازه ی .
مثال ۳-۲: و در این صورت بر بازه ی [0,1] . زیرا با فرض A=1 ، برای هر e>0 ، را افرازی دلخواه از [0,1] می گیریم . اگر P افرازی ظریفتر از بر بازه ی [0,1] باشد، داریم
ولذا
پس و.
ادامه دارد.....